از طرز نگاهِ تو، چو يغماي جنونم شك ريشه دوانداست به معناي جنونم افسانه اي و من به سر موي تو بستم يك حلقه ي عرفاني به پهناي جنونم در كشور اغوش تو من مرزي ترينم ان شهر نگاهت شده دنياي جنونم يك فاجعه بايد شودازعشق تو ردشم يك حادثه بين من و كسراي جنونم ناهيد منو فاتح ان زورق چشمي ترديد ندارم به تمناي جنونم بر جاي قدم هاي تو دائم به سجودم هردم به سر مذهب يسناي جنونم